قبل از تجلي اسلام عزيز در سرزمين كهن ايران علم و علم آموزي تنها در اختيار طبقه حاكمان بود و مردم از اين نعمت بزرگ محروم بودند. پس از ورود آئين آسماني اسلام به ايران و پذيرش داوطلبانه و آگاهانه آن توسط مردم ، مرزهاي ظالمانه طبقاتي در هم ريخت و انحصارهاي فرهنگي و اجتماعي طبقه حاكم از بين رفت. خارج شدن فراگيري و گفتگو با زبان دري از انحصار درباريان و رواج آن در بين اقشار مختلف جامعه از دستاوردهاي مهم آئين جديد در ايران بود. از دستاوردهاي ارزشمند اين مكتب آسماني و مردمي،همگاني كردن فراگيري علم و دانش بوده كه بر اساس تعاليم اسلام عزيز طلب علم و تعميق بصيرت و آگاهي جزء وظايف حتمي مسلمانان قلمداد و تلاش براي كسب معرفت و دانش فريضه الهي و در زمره جهاد في سبيل الله محسوب ميشد. بنابراين عموم مردم با اشتياق كامل به علم و علمآموزي روي آوردند و فرهنگ و تمدن بزرگ اسلامي را بنا نهادند. مدارس مناسب و متعدد ساخته شد، علوم و فنون مختلف در بين مردم دانشپژوه رواج پيدا كرد، دانشمندان و انديشمندان بزرگ و نامآور ايراني در آسمان علم و دين در هم آميختند و مسجد و مدرسه همسايه هم شدند. مردم با مقدس دانستن آنها جان و مال خويش را صميمانه تقديم آنها كردند اين باورهاي مقدس به صورت فرهنگ خدايي در تار و پود زندگي فردي واجتماعي مردم تنيده شد و ساليان سال در سراسر اين كشور پهناور مانند ساير كشورهاي اسلامي ساري و جاري گشت. و درس خواندن و طلب علم فريضه شرعي به شمار آمد و در كنار مساجد مكتب خانههاي متعدد تاسيس شد. در اين ميان شهرستان باستاني و كهن لارستان كه داراي تمدن و فرهنگي غني و ممتاز دوران خود بوده از قافله علم و علمآموزي عقب نماند و مردم با تاسيس مكتبخانههاي متعدد در شهر و روستا فرزندان خويش را با تعليم و تربيت جديد كه يك رسالت الهي به شمار ميآمد همدوش ديگر نقاط كشورمان آشنا ساخت.
در مركز شهر لار چندين مكتبخانه تاسيس شد كه ملاها وظيفه تعليم و تربيت و هدايت طالبان علم و معرفت به عهده داشتند. بچهها را از سن 7 سالگي در مكتبخانه ميگذاشتند. مكتبخانههاي پسرانه و دخترانه از هم جدا و در دو محل جداگانه قرار داشت. ملاي پسرها مردان و ملاي دخترها زنها بودند. معمولا همسران و زنان ملاها امور تعليم و تربيت دختران را به عهده داشتند و نيازي به اشخاص ديگري نبود. كلاسها صبح و بعدازظهر تشكيل ميشد و فقط جمعهها تعطيل بود. مدت زمان دوره مكتبخانه سه الي چهار سال طول ميكشد و دانشآموزان طي اين مدت قرآن وجودي و واجبات (احكام و رساله) را بطور كامل و با دقت فرا ميگرفتند و در سن 11سالگي فارغالتحصيل ميشدند و براي آنها جشن مفصلي ميگرفتند. دانشآموزان طي اين مدت ميبايست هر ماه مبلغ دو سناري به مكتبخانه پرداخت نمايند. در غياب ملاها خليفه يعني مبصر امور كلاس را به عهده داشت. خليفهها از دانشآموزان جلوتر و بزرگتر بودند و صحت قرائت دانشآموزان را تائيد مينمودند. دختران قلم به دست نميگرفتند و نوشتن مخصوص پسران بود و چنين تصور داشتند كه اگر دختران نوشتن را بياموزند فاسد ميشوند.
دانشآموزان وقتي كه جزءعم را تمام ميكردند برايشان جشن ميگرفتند و شيريني و كله قند و قرآن رادر سيني ميگذاشتند و براي ملا هديه ميبردند. در همان روز مكتب خانه تعطيل ميشد و دانشآموزان در جشن شركت مينمودند. در زمان رضاخان به دستور وي مدارس جديد و كلاسيك به جاي مكتبخانهها دائر گرديدند و امور تعليم و تربيت فرزندان اين مرز و بوم را به عهده گرفتند و مكتبخانهها كمكم تعطيل ميشد مجددا مكتبخانهها فعال و راهاندازي ميگشت و فقط قرائت قرآن مجيد توسط ملاها آموزش داده ميشد.
حال به ذكر تعدادي مكتبخانه و ملاهاي آن ميپردازيم و از خداوند بزرگ علو درجات اين عزيزان درخواست ميكنيم.
1ـ مكتبخانه مرحوم آقاسيدحسن مصطفوي معروف به آقاحسن، مكتبخانه ايشان تقريبا در ضلع جنوبي محله امامزاده ظاهرا به نام محله گود واقع شده بود. علاوه بر امور مكتبداري مرحوم آقاحسن مورد احترام عموم مردم و از قداست و تقواي خاصي برخوردار بودند. استجابت دعاي ايشان معروف بود و براي مراجعين دعا نيز مينوشت. مرحوم آقاحسن از زماني كه رضاخان دستور خلع لباس معممين داده بود كمتر از خانه و مكتب خانه خارج ميشد و مقيد بودند در كسوت روحانيت باقي بمانند.
2ـ مكتب خانه مرحوم حاج سيدجواد موسوي معروف به حاج سيدجواد، معمولا مكتبخانه ايشان ثابت و يكجا نبود و هر از مدتي تغيير مكان ميداد و ميگفتند مرحوم حاج سيدجواد در تعليم و تدريس حساب و هندسه جديد بيشتر وارد بود و آخرين مكتب خانه ايشان پشت مسجد جامع لار بوده است.
3ـ مكتبخانه مرحوم ملاقنبر كه در محله قنبربيگي بوده و دختران مرحوم ملا قنبر ملاي مكتبي بودهاند. يكي از آنها بنام هاجر بوده و مكتب خانه دخترانه هم در آن محل دائر بوده است.
4ـ مكتبخانه ملا طالب مدرسي كه در همان محل مكتب خانه مرحوم ملاقنبر بود و نوه ايشان در حال حاضر جناب آقاي دكتر يوسف مدرسي پزشك حاذق كودكان ميباشد.
5ـ مكتبخانه مرحوم ملا محمد علي كه محل مكتبخانه ايشان در محله قنبربيگي يعني محل قديمي مكتبخانه ملا قنبر بوده است.
6ـ مكتبخانه مرحوم ملاغلامحسين كه محل مكتبخانه ايشان همان محل مكتبخانه ملاقنبر بود. يعني سه مكتبخانه در يك محل و خانه دائر بوده و خانه ديگري كه جنب همان خانه وجود اشت مكتبخانه دخترانه بود و همان هاجرخانم و ديگر دختران ملاقنبر و همچنين عيال ملاغلامحسين و همچنين عيال ملاطالب مكتبخانه دخترانه اداره ميكردند.
7ـ مكتبخانه ديگري جنب منزل مرحوم استاد ارجمند جناب آقاي حاج غفوري روبروي بركه قصاب واقع شده بود، بنام مكتبخانه رباب اين مكتبخانه دخترانه هم گاهي تغيير مكان ميداد.
8ـ پيش از ملاطالب و ملاغلام حسين مكتبخانه آقاسيدحسين معصومي جد آقاي سيدعبدالحسين واعظ زاده كه در حال حاضر بازنشسته آموزش و پرورش ميباشند در محله كوريچان دائر بود. مرحوم آقاحسين طبع شعر داشت و اشعار نيكو ميسرود خصوصا اشعار زيباي ايشان در غم سرور و سالار شهيدان كربلا كه هماكنون به عنوان نوحه و ختم سينهزنيها و دستجات حضرت سيدالشهدا خوانده ميشود و شور عجيب در هيئتهاي عزادار بپا ميكند و فرزند بزرگوار ايشان جناب آقاي سيدعبدالحسين واعظ زاده از شعراي معروف شهرستان لار و سراينده اشعار مذهبي و انقلابي ميباشند.
9ـ مكتبخانه دخترانه ديگري در محله قنبربيگي جنب آبانبار محله قنبربيگي واقع بوده كه توسط همسر محترمه مرحوم ملاقنبر بنام نصرت مادربزرگ جناب آقاي حاج محمدابراهيم فكريلاري اداره ميشده است.
10ـ مكتبخانه مرحوم ملاكربلايي عيسي در محله امامزاده واقع شده بود.
در خاتمه جا دارد از استاد ارجمند جناب آقاي حاج شيخ محمدباقر نخبه الفقهايي كه حقير را در اين خصوص ياري نمودهاند تشكر و قدرداني نمايم.
تهيهكننده: عبدالرضا عليزاده
No comments:
Post a Comment