توجه================توجه

در انتهای صفحه قسمت ((oldpost))قرار دارد که مطالب قدیمی در آن است. همچنین برای راحت تر بودن میتوانید از آرشیو موضوعی استفاده کنید. در ضمن برای نظر دادن باید گزینه ی. اگه باز هم مشکل داشتید میتونید میل بزنید.

Tuesday, August 11, 2009

باور ها و اعتقادات

- براي دوختن لباس و يا برش دادن روزهاي جمعه پنجشنبه و چهارشنبه مناسب است زيرا عقيده براين است كه شنبه مي سوزد يكشنبه در حال بيماري مي پوشندو سه شنبه بلاي ناگهاني مي رسد وجنانچه قصد سفر داشته باشند مناسن ترين روز دوشنبه است بنا به گفته قدما : اگر عزم سفر داري دوشنبه براي رخت دوختن چهارشنبه

ـ اگر زن حامله اي به هنگام بارداري خياطي يا بافتني كند موهاي نوزادش پرپشت و بلند می شود.

ـ اگر زن حامله اي شاهد مردن كسي باشد چشم فرزندش شور خواهد شد يعني به ديگران هم چشم زخم وارد خواهد كردالبته در بزرگسالي .

ـ اگر بيني كسی خارش كند برايش گوشت مي آورندو مي خورد .

ـ اگر كسي زبانش را بخورد نامش را مي برند .

ـ اگر انگشت بزرگ پاي كسي تير بكشد ازاو به بدي ياد مي كنند اما اگر پاشنه پايش تير بكشد از خوبي هاي او تعريف مي كنند.

ـ اگر كف پاي كسي خارش كند سفر در پيش دارد .

ـ اگر كف دست كسي خارش كند برايش پول مي فرستند كه بايد كف دستش را روي سر فردي كه فرزند اول خانواده استب كشد تا رفع خارش گردد.

ـ اگر كسي در شب به آينه نگاه كنند ديوانه مي شود و زياد نگريستن به آينه اعتياد مي آورد .

ـ اگر يك تار موي كسي در جلوي پيشاني بيفتد (بدون جدا شدن از سر) مسافر مي آيد .

ـ اگر به هنگام بيرون آوردن كفش ها روي هم سوار شوند مسافر مي آيد .

ـ اگر روي ناخن دست ها خال هاي سفيدي پيدا شوند سوغات مي خورند .

ـ اگر گلوي كسي خارش كند سوغات مي خورد .

ـ اگر پشه به دهان رفته خارج شود سوغات مي خورد .

ـ اگر دزد را به خواب ببينند مسافر مي آيد .

ـ اگر چاي در استكان به حالت عمودي قرار بگيرد مسافر مي آيد .

ـ اگر بلبل صبح در خانه كسي بخواند مسافر مي آيد و بايد آب بپاشند.

ـ اگر صبح ازخانه خارج مي شوند سگ را ديدند صلاح و خوب است و اگر گربه ديدند بلا و بد است و آن روز برايشان بدشگون خواهد بود.

ـ اگر پشت سر مسافر چيزي شكسته شود برنمي گردد و بد است.

ـ اگر ناخن پا را بچينند و در حياط منزل بريزند دعوا خواهد شد (بايد در توالت بريزند).

ـ اگر دختري روي لبه در بين دولنگه در بنشيند بد نام مي شود و به گفته قدما:

دختر نشين ميون دو در رسوا مي شي با صد نفر

ـ اگر روي تخت يا در جايي نشسته باشند به طوريكه پاها آويزان باشد چناچه پاها را مرتب تكان بدهند دعوا مي شود.

ـ اگر قيچي را بي جهت به هم بزنند دعوا مي شود.

ـ اگر گهواره خالي از بچه هرا بي جهت تكان دهند بچه دل درد مي گيرد.

ـ اگر دختري كفگير را ليس بزنددر شب عروسي او باران مي بارد.

ـ اگر دختري به هنگام خنديدن اشك از چشم هايش سرازير شود در غربت مي ميرد.

ـ اگر دندان هاي جلوي دختري فاصله داشته باشد شوهر پولدار برايش مي آيد.

ـ اگر يك تار مژه روي گونه بيفتد از آن فرد مي پرسند نامه مي خواهي يا مسافر؟ و او مثلا مي گويد : مسافر مي پرسند از كدام چشم ؟ و او مثلا مي گويد : از چشم راست و اگر درست گفته باشد مژه را بر مي دارد مي بوسد و روي موهاي سرش مي اندازد زير چشم چپ نامه و چشم راست مسافر است.

ـ اگر دوخواهر يا دو هم عروس يا دو زن از خانواده ي نزديك مثلا عروس و خواهرشوهر و يا خواهر و زن برادر حامله باشند بايد حتما گوسفندي را بكشند چون يكي از نوزادان خواهد مرد.

ـ اگر شب جمعه پياز بخورند پشت سر آنها دروغ خواهند گفت .

1ـ شخصي تب شديدي داشته باشد نزديكانش 21 عدد پنبه دانه شبانه زير سر مريض مي گذارند و صبح زود آنها را برداشته هفت تاي آن را در آستانه در مسجدي مي شكنند هفت تاي سوم را در سر چهار راه كوچه كه در حين اعمال نيت مي كنند و شفاي مريض را از خداوندطلب مي كنند.

نوع ديگر اينكه اگر فردي بيمار باشد و تب شديدي سراسر وجود شرا فرا گرفته باشد اطرافيانش نخي را به اندازه ي قد شخص مريض آماده مي كنن داين نخ را به زبان محلي دئزي مي گويند كه از مو يا پشم بز و گوسفند بافته شده استن نخ را برداشته يك سر آن را به درخت كنار و سرديگر را به درخت گزي كه در نزديكي درخت كنار قرار دارد مي بندند پس از اتمام كار همراه با نيت و دعا براي شفاي مريض اين شعر را زمزمه مي كنند .

تومه مه ته بس شفاي مه مز ته أمه

3ـ نوعي تب است كه شب هابه سراغ انسان مي آيد و معالجه آن بر طبق اعتقاد سنتي قديم بدين صورت است كه دو مهره معروف به مهره شوا را به دست زني كه دو خصوصيت داشته باشند مي دهند ويژگي اول اينكه فرزند اول خانواده باشد و دوم اينكه اسمش فاطمه باشد زن مهره شوا رابه خانه برده نمازهاي مغرب عشا و صبح را بر اين دو مهره مي خواند سپس مهره ها رادر نخي مي آويزد و به طرف خانه شخص بيمار حركت مي كند هنگامي كه خانه بيمار رسيد بدون سلام و كلامي با اين و آن مهره ها را به گردن مريض مي آويزد و بدون خداحافظي از خانه مريض بيرون مي رود تا بدين وسيله مريض شفا يابد.

براي تقويت بدن

براي تقويت بدن زائو و همچنين تقويت باء حلواي نبات حلوايي كه به جاي شكر نبات ساييده شده در آن مي ريزند به زن زائو و داماد در صبح زفاف خورانند و بر اين باورند كه ضعف باء را ترميم مي كند.

زگيل

براي درمان زگيل پشت دست كه موادچربي اند است آن را مي برند و مي سوزانند.

بيماري جهاز هاضمه

براي درمان بيماري جهاز هاضمه گياه مروتهر كه گل آن تلخ است جوشانده يا خام آن را مي خورند.

آل

آل موجود خيالي است كه به سروقت زن زائومي رود و او را آزار مي دهد زن زائو دچار حمله قلبي شده مي ترسد اطرافيانش او را كتك رده و دور رختخواب او خط مي كشند كارد شمشير و قرآن مي گدارند و تير به هوا خالي كرده تا آل بترسد و دست از آزار آن زائو بردارد ملا فالگير و دعانويس به خواندن اوراد و اذكار مشغول مي شوند تا آل به كلي دفع شود.

اشو

اشو موجود خيالي است كه شب بر بالين انسان آمده و روي سينه مي افتد شخص متوجه است كه گرفتار اشو شده ولي نمي تواند فرياد و ناله ي خود را به گوش ديگران برساند آنقدر ناله مي كند تا ديگران متوجه شوندكه دچار اشو شده است اورا باتكان دادن دست وپايش بيدار مي كنند تصور مي رو داين حالت مربوط به نارسايي قلبي اعصاب و جهاز هاضمه باشد.

No comments: