زبان لاري از گروه زبانهاي جنوب غربي ايران است و امروزه در گسترهاي پهناور كاربرد داشته، بيش از نُه لهجه را دربر ميگيرد: لاري، فرامرزي، خنجي، اوزي، گراشي، فيشوري، فداغي، بيخهاي و بستكي. و اين در حالي است كه ارتباطي عميق و ريشهدار با زبانهاي بنادر ساحلي جنوب و نيز با زبانهاي لري و كردي دارد.
تاريخنويسان در نوشتههايشان هرگز ويژگيهاي زبان وگويش مناطق مختلف را ثبت نكردهاند و توصيف محلها و طوايف، زبان و لهجهها را مورد توجه قرار ندادهاند.
اُسكارمان نخستين كسي است كه در سال 1907 ميلادي، لهجهء لار را مورد بررسي قرار داده است، اما تحقيقات او هرگز از جملات كوتاه مصدري تجاوز نكرده. او تنها به اين نتيجه رسيده است كه گراش، اوز و بستك به لهجهء لاري صحبت ميكنند.
بعدها در سال 1945 م. راما سكويچ، تنها چند مدرك مكتوب از زبان لاري به دست ميدهد كه عبارتند از:
1- 55 دوبيتي از اشعار محلي سرايي به نام ملابخشي، متخلص به مهجور.
2- شعر معروف قحطي لار كه آن نيز اثر مهجور است.
3- دو حكايت فكاهي كوچك.
راماسكويچ اظهار تأسف ميكند كه نتوانسته است، همانند اسكارمان مدارك لازم راجع به لهجههاي لارستان را تهيه كند.
كوجي كاميوكا و منير و يامادا، در سال 1945 م. با انتشار كتاب »لغات اساسي لاري« قدمي سترگ در اين راه برداشتند. »مالچانوا« در سال 1982 م. پرفسور شروو در سال 1989، استاد احمد اقتداري با انتشار فرهنگ لارستاني و ضبط و ثبت بيش از پنجهزار واژهء اساسي، در سال 1334 ش. و محمدباقر وثوقي با نگارش »لار شهري به رنگ خاك« رد سال 1369 ش. از جمله پژوهشگراني هستند كه در زمينهء زبان لارستاني تحقيقاتي را به انجام رسانيدهاند و اين در حالي است كه گويش »لارستاني گنجينهءمتمول واژههاست.«
در زبان اصيل لارستاني، واژهء »قاف« وجود ندارد و به صورت »كاف« تلفظ ميشود. مطلبي كه در مورد زبان لارستاني شايان ذكر است، آنكه براي زبانهاي اين منطقه گسترده نميتوان درختي تناور به عنوان اصل برگزيد و لهجههاي محلهاي ديگر را به عنوان شاخههاي آن به حساب آورد، بلكه با تمام رابطهء تنگاتنگي كه بين آنها وجود دارد، همه در عرض همديگر قرار ميگيرند و هيچ كدام صفت مادري بر گويشهاي ديگر ندارند، چرا كه هر كدام ويژگيهاي منحصر به فرد خود را شامل هستند.
No comments:
Post a Comment